از این ۴ گذرگاه‌ برون مرزی و چالش اقتصاد ایران

این ۴ گذرگاه‌ برون مرزی و چالش اقتصاد ایران

با ۴ ۴ گذرگاه‌ برون مرزی و چالش اقتصاد ایران

امان از ۴ گذرگاه‌ برون مرزی و چالش اقتصاد ایران

از ۴ گذرگاه‌ برون مرزی و چالش اقتصاد ایران

بلاگ بازرگانی، وبلاگ گروه بازاریابی بهراب

۴ گذرگاه‌ برون مرزی که اقتصاد ایران را به چالش می‌کشند!

ایران، به عنوان قلب تپنده جاده ابریشم و پلی تاریخی میان شرق و غرب، همواره نقشی کلیدی در تجارت بین‌المللی و ترانزیت کالا ایفا کرده است. موقعیت جغرافیایی منحصربه‌فرد کشورمان، گذرگاه‌های ترانزیتی متعددی را از دیرباز در خود جای داده و منافع اقتصادی قابل توجهی را برای ایران به ارمغان آورده است.

با این حال، در عرصه پویای ژئوپلیتیک و اقتصاد جهانی امروز، شاهد ظهور مسیرهای تجاری جدید هستیم که گویی به عمد، مسیر خود را از خارج از مرزهای ایران انتخاب کرده‌اند. پروژه‌هایی بلندپروازانه نظیر گذرگاه اقتصادی چین-پاکستان (CPEC)، گذرگاه ترانس افغان، گذرگاه خلیج‌فارس-مدیترانه و گذرگاه ترانس‌خزر، مانند رقبایی نوظهور در صحنه تجارت بین‌الملل. منافع اقتصادی ایران را به طور بالقوه به چالش می‌کشند.

نکته قابل تامل اینجاست که طراحی استراتژیک بسیاری از این مسیرها، به ویژه در رقابت با کریدورهای ترانزیتی ایران. به گونه‌ای است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم، با گذرگاه‌هایی که از کشورمان عبور می‌کنند. در حال رقابت تنگاتنگ هستند. این رقابت فزاینده می‌تواند جریان ترانزیت کالا از ایران را کاهش داده و فرصت‌های اقتصادی ارزشمندی را از کشورمان سلب نماید.

در ادامه رشته‌پست بررسی و معرفی ۸ کریدور منطقه‌ای، در این پست، به بررسی گذرگاه اقتصادی چین – پاکستان، گذرگاه ترانس افغان و گذرگاه خلیج‌فارس – مدیترانه و تاثیرات بالقوه آن‌ها بر اقتصاد ایران خواهیم پرداخت. 

گذرگاه اقتصادی چین - پاکستان (China-Pakistan Economic Corridor)

همانطور که در پست  پروژه کمربند و راه چین (Belt and Road Initiative – BRI) اشاره شد، کمربند و راه با هدف تقویت اتصال و همکاری‌های اقتصادی بین آسیا. اروپا و آفریقا از طریق توسعه زیرساخت‌ها و مسیرهای تجاری، نقش بسیار مهمی در معادلات اقتصادی بین‌المللی ایفا می‌کند. در میان پروژه‌های متعدد BRI. گذرگاه اقتصادی چین-پاکستان (China-Pakistan Economic Corridor – CPEC) جایگاه ویژه‌ای دارد. این گذرگاه، به عنوان یک پروژه شاخص و اولویت‌دار در BRI. نه تنها برای چین و پاکستان، بلکه به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی خود. برای کشورهای منطقه از جمله ایران نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است.

 CPEC: سرمایه‌گذاری عظیم و اهداف بلندپروازانه

پروژه CPEC با سرمایه‌گذاری بیش از ۶۵ میلیارد دلار، بزرگترین سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در تاریخ پاکستان محسوب می‌شود. هدف اصلی این پروژه، نوسازی و توسعه زیرساخت‌های حیاتی پاکستان است تا این کشور را به یک مرکز ترانزیتی و تجاری مهم در منطقه تبدیل کند. CPEC شامل طیف گسترده‌ای از پروژه‌هاست، از جمله:

توسعه شبکه حمل و نقل

 ساخت و نوسازی هزاران کیلومتر بزرگراه، راه آهن و تونل برای بهبود اتصال مناطق مختلف پاکستان و تسهیل تجارت و رفت و آمد. برای مثال، بزرگراه قراقرم که از ارتفاعات کوهستانی می‌گذرد، به طور قابل توجهی ارتقا یافته است.

توسعه بنادر

بندر گوادر در دریای عرب، به عنوان نگین CPEC”، کانون اصلی سرمایه‌گذاری‌ها بوده است. توسعه ترمینال‌های جدید کانتینری، افزایش ظرفیت پهلوگیری کشتی‌های بزرگ. ساخت فرودگاه بین‌المللی گوادر و ایجاد منطقه آزاد تجاری در اطراف بندر، از جمله پروژه‌های کلیدی در گوادر هستند. بنادر کراچی و قاسم نیز در این پروژه مورد توجه قرار گرفته‌اند تا ظرفیت ترانزیتی پاکستان را به حداکثر برسانند.

رفع کمبود انرژی

ایجاد نیروگاه‌های برق بادی، خورشیدی، آبی و زغال سنگ برای حل مشکل کمبود انرژی در پاکستان و پشتیبانی از صنایع و توسعه اقتصادی. ده‌ها پروژه نیروگاهی در چارچوب CPEC در حال اجرا یا بهره‌برداری هستند.

ایجاد مناطق ویژه اقتصادی (SEZs)

 تأسیس مناطق آزاد تجاری و صنعتی در طول مسیر CPEC برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی، ایجاد اشتغال و توسعه صنایع صادرات‌محور در پاکستان.

مسیرهای گذرگاه و اتصال منطقه‌ای

CPEC از شهر کاشغر در منطقه خودمختار سین‌کیانگ چین آغاز شده و پس از عبور از مناطق شمالی پاکستان (گلگت-بلتستان و خیبر پختونخوا)، به دو شاخه شرقی و غربی تقسیم می‌شود. شاخه شرقی از طریق شهرهای لاهور و فیصل‌آباد به بندر کراچی متصل شده، در حالی که شاخه غربی که مسیر کوتاه‌تر و استراتژیک‌تری محسوب می‌شود، از طریق کویته و شهرک‌های مرزی به بندر گوادر در سواحل دریای مکران می‌رسد.

اهمیت اصلی CPEC برای ایران در پتانسیل اتصال منطقه‌ای آن نهفته است. این گذرگاه می‌تواند به عنوان یک مسیر ترانزیتی جایگزین و مکمل برای ایران در تجارت با چین و سایر کشورهای آسیای مرکزی و جنوبی عمل کند. بندر گوادر به عنوان یک هاب منطقه‌ای نوظهور، می‌تواند در آینده نقش مهمی در زنجیره تامین و لجستیک منطقه ایفا کند.

چالش‌ها و موانع پیش روی گذرگاه چین – پاکستان

با وجود مزایای بالقوه، CPEC با چالش‌های متعددی نیز روبرو است:

  • مسائل مالی و بدهی

تامین مالی پروژه‌های بزرگ با وام‌های دولتی، نگرانی‌هایی را در مورد افزایش بدهی خارجی پاکستان ایجاد کرده است. شرایط بازپرداخت وام‌ها و پایداری مالی پروژه‌ها از جمله مسائل مهم هستند.

  • تهدیدات امنیتی

مناطق شمالی و غربی پاکستان با تهدیدات تروریستی و شورش‌های قومی مواجه است. تامین امنیت پروژه‌های CPEC، به ویژه در مناطق ناامن، یک چالش جدی است و نیازمند تلاش‌های مداوم امنیتی است.

  • توسعه نامتوازن

برخی منتقدان معتقدند که منافع CPEC به طور متوازن در تمام مناطق پاکستان توزیع نشده و بیشتر به مناطق پرجمعیت‌تر و توسعه یافته‌تر اختصاص یافته است. این موضوع می‌تواند منجر به نارضایتی‌های محلی و شکاف‌های اجتماعی شود.

  • نگرانی‌های هند
     عبور CPEC از مناطق مورد مناقشه در کشمیر، باعث نگرانی و مخالفت شدید هند شده است. هند CPEC را به عنوان بخشی از استراتژی مهار چین علیه خود تلقی می‌کند و این موضوع، تنش‌های منطقه‌ای را افزایش داده است.
  • مسائل زیست‌محیطی و اجتماعی
    پروژه‌های بزرگ زیرساختی می‌توانند اثرات منفی زیست‌محیطی و اجتماعی داشته باشند. رعایت استانداردهای زیست‌محیطی و توجه به حقوق جوامع محلی در طول اجرای CPEC از اهمیت بالایی برخوردار است.

تاثیر گذرگاه چین - پاکستان بر ایران: فرصت‌ها و چالش‌ها

CPEC می‌تواند تاثیرات قابل توجهی بر اقتصاد و موقعیت منطقه‌ای ایران داشته باشد. درک این تاثیرات و برنامه‌ریزی برای بهره‌برداری از فرصت‌ها و مدیریت چالش‌ها، برای ایران بسیار حائز اهمیت است.

فرصت‌های بالقوه برای ایران

  • مسیر ترانزیتی جایگزین و مکمل

CPEC می‌تواند به عنوان یک مسیر ترانزیتی جدید برای ایران جهت دسترسی به بازار چین و کشورهای آسیای مرکزی عمل کند. در حالی که ایران مسیرهای ترانزیتی خود را از طریق شمال و غرب (مسیر کریدور شمال-جنوب و مسیرهای منتهی به اروپا) توسعه می‌دهد. CPEC می‌تواند یک مسیر جنوبی را نیز ارائه دهد و تنوع و انعطاف‌پذیری بیشتری به شبکه‌های ترانزیتی ایران ببخشد.

  • افزایش تجارت با پاکستان و چین

توسعه زیرساخت‌های پاکستان و افزایش فعالیت‌های تجاری در چارچوب CPEC، می‌تواند فرصت‌های جدیدی برای تجارت دوجانبه بین ایران و پاکستان ایجاد کند. همچنین، دسترسی آسان‌تر به بازار پاکستان از طریق CPEC می‌تواند برای صادرکنندگان ایرانی جذاب باشد. همزمان، افزایش حجم تجارت بین چین و پاکستان، می‌تواند به افزایش ترانزیت کالا از طریق ایران به سمت چین (به عنوان مسیر مکمل CPEC) نیز منجر شود.

  • همکاری‌های انرژی

ایران می‌تواند با استفاده از زیرساخت‌های انرژی توسعه یافته در چارچوب CPEC، صادرات انرژی به پاکستان را افزایش دهد. خطوط لوله گاز و برق که در امتداد CPEC ساخته می‌شوند، می‌توانند به انتقال انرژی از ایران به پاکستان کمک کنند.

  • توسعه بندر چابهار

برخی تحلیلگران معتقدند که بندر گوادر و بندر چابهار در ایران می‌توانند مکمل یکدیگر باشند و نه رقیب. توسعه هر دو بندر می‌تواند به افزایش ظرفیت ترانزیتی منطقه و ایجاد یک مرکز لجستیک منطقه‌ای در سواحل دریای مکران منجر شود. همکاری بین بنادر گوادر و چابهار. می‌تواند برای هر دو کشور سودمند باشد و به توسعه اقتصادی مناطق پیرامون آنها کمک کند.

چالش‌های ایران

  • رقابت با بندر چابهار

    توسعه بندر گوادر به عنوان یک بندر رقیب، ممکن است نگرانی‌هایی را در مورد رقابت با بندر چابهار ایران ایجاد کند. با این حال، با توجه به حجم عظیم تجارت جهانی و پتانسیل رشد ترانزیت در منطقه. امکان همزیستی و همکاری بین این دو بندر وجود دارد. تمرکز بر مزیت‌های رقابتی هر بندر و ایجاد هم‌افزایی بین آنها، می‌تواند راهکار مثمر ثمری باشد.

  • مسائل امنیتی منطقه

    ناامنی و بی‌ثباتی در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان، می‌تواند بر امنیت مناطق مرزی ایران نیز تاثیرگذار باشد. همکاری‌های امنیتی منطقه‌ای و تلاش برای ایجاد ثبات در مناطق پیرامونی CPEC، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

  • ژئوپلیتیک منطقه‌ای

    توسعه CPEC و افزایش نفوذ چین در منطقه، می‌تواند تغییراتی در موازنه قدرت منطقه‌ای ایجاد کند. ایران باید با دقت تحولات ژئوپلیتیکی منطقه را رصد کرده و استراتژی‌های خود را متناسب با این تغییرات تنظیم کند.


ضرورت برنامه‌ریزی و همکاری منطقه‌ای

گذرگاه اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) یک پروژه تحول‌آفرین با پتانسیل‌های عظیم برای توسعه منطقه‌ای است. برای ایران، CPEC هم فرصت‌های قابل توجهی در زمینه ترانزیت. تجارت و همکاری‌های انرژی ارائه می‌دهد و هم چالش‌ها و ملاحظاتی را در حوزه‌های رقابت بندری، امنیت منطقه‌ای و ژئوپلیتیک ایجاد می‌کند.

برای بهره‌مندی حداکثری از فرصت‌های CPEC و مدیریت چالش‌های آن، ضرورت برنامه‌ریزی دقیق، استراتژیک و همکاری منطقه‌ای برای ایران بیش از پیش احساس می‌شود. تقویت دیپلماسی اقتصادی با چین و پاکستان، توسعه زیرساخت‌های ترانزیتی داخلی برای اتصال به مسیرهای CPEC. ایجاد هم‌افزایی بین بندر چابهار و گوادر. و تقویت همکاری‌های امنیتی و اطلاعاتی در منطقه. از جمله اقداماتی هستند که ایران می‌تواند برای تعامل سازنده و بهره‌مندی از مزایای CPEC در دستور کار قرار دهد.

دالان اقتصادی خلیج‌فارس - مدیترانه

دالان اقتصادی خلیج فارس-مدیترانه که به “خط ریلی صلح” نیز معروف است، چیزی فراتر از یک خط آهن است؛ یک شاهراه تجاری است که قلب خاورمیانه را به اروپا پیوند می‌دهد. و در واقع بخشی از دالان عظیم‌تری است که هند را به بازارهای اروپا متصل می‌کند. این پروژه با عبور از بنادر استراتژیکی مانند جبل علی در دبی، ریاض در عربستان. و حیفا در اسرائیل، به بنادر مدیترانه‌ای یونان و در نهایت به غرب اروپا می‌رسد. بخش عمده‌ای از این مسیر ریلی در حال حاضر وجود دارد. اما برای اتصال کامل، حدود ۲۳۰ کیلومتر خط آهن بین اردن و اسرائیل همچنان باید ساخته شود. با این حال، با حمایت سیاسی ایالات متحده و پتانسیل سرمایه‌گذاری بالای کشورهای منطقه. این دالان می‌تواند به یک نقطه عطف مهم در تجارت جهانی تبدیل شود. حتی با در نظر گرفتن حمایت چین از این پروژه و نقش احتمالی آن در طرح “کمربند و راه”.

ایران و گذرگاه اقتصادی خلیج‌فارس- مدیترانه

اول از همه باید به این نکته توجه کنیم که مسیر اقتصادی خلیج فارس-مدیترانه، تنها زمانی می‌تواند برای ایران مهم و تاثیرگذار باشد که طبق برنامه‌های پیشنهادی امارات و اسرائیل. کشور هند را هم شامل شود. در غیر این صورت، اگر فقط به مسیر ریلی جبل‌علی به حیفا محدود شود. بیشتر برای رونق تجارت و حمل‌ونقل بین اسرائیل و کشورهای عربی خلیج فارس به کار می‌رود.

با توجه به این موضوع، کاملا مشخص است که اتصال هند به اروپا از طریق این دالان جدید. در واقع رقیبی جدی برای کریدور شمال-جنوب به حساب می‌آید. از طرفی، با توجه به اینکه کشورهای امارات، عربستان، اردن و اسرائیل در اقتصاد جهانی ادغام شده‌اند و روابط تجاری گسترده‌ای هم با هند دارند. و از طرف دیگر، به دلیل مشکلاتی که تحریم‌ها برای اقتصاد ایران ایجاد کرده‌اند. مسیر خلیج فارس-مدیترانه برای هند جذاب‌تر از کریدور شمال-جنوب به نظر می‌رسد.

اما باید به این نکته هم دقت کنیم که اگرچه این دالان می‌تواند راهی برای دسترسی هند به بازارهای اروپا باز کند. بدون اینکه از ایران، جمهوری آذربایجان و روسیه عبور کند. اما دغدغه اصلی هند که دسترسی به کشورهای آسیای میانه است را برطرف نمی‌کند. در این مورد، ایران همچنان یک مزیت ویژه دارد.

به این ترتیب، می‌توان نتیجه گرفت که بندر چابهار احتمالا همچنان برای هند اهمیت خواهد داشت. به خصوص برای دسترسی به کشورهای شمالی (آسیای میانه). اما راه‌اندازی مسیر ترانزیتی خلیج فارس-مدیترانه. بخش مهمی از برتری ایران به عنوان پل ارتباطی بین شرق و غرب را از بین خواهد برد.

گذرگاه ترانس افغان: فرصتی نو برای منطقه‌ای یا چالشی پر ابهام؟

ایجاد کریدور ترانزیتی ترانس افغان با هدف اتصال دریای عرب و اقیانوس هند به آسیای مرکزی، به عنوان رقیبی جدی برای کریدور شمال-جنوب و به طور آشکار مغایر با منافع اقتصادی-ژئوپلیتیکی ایران قد علم کرده است. در صورت عملیاتی شدن این گذرگاه، کشورهای آسیای میانه، به ویژه ازبکستان، به مسیر دسترسی جدیدی به آب‌های آزاد دست خواهند یافت.

این دسترسی نوین، در کنار اتصال این کشورها به کریدورهای شرقی-غربی از طریق چین. تنوع قابل توجهی در گزینه‌های ترانزیتی آن‌ها ایجاد کرده و به طور محسوسی نیاز و وابستگی‌شان به مسیر ترانزیتی ایران را کاهش می‌دهد.

کاهش وابستگی کشورهای آسیای مرکزی، به ویژه ازبکستان، به مسیر ترانزیتی ایران، نه تنها بر کریدور شمال-جنوب. بلکه بر بندر استراتژیک چابهار نیز تاثیرات منفی قابل توجهی خواهد گذاشت. با این حال، اجرای کریدور فراافغان با چالش‌های متعددی روبرو است که مهم‌ترین آن‌ها، تداوم بی‌ثباتی سیاسی و امنیتی در افغانستان تحت حاکمیت طالبان به شمار می‌رود.

علاوه بر این، ادامه تحریم‌های بین‌المللی علیه طالبان، جذب سرمایه‌گذاری و منابع مالی بین‌المللی لازم برای به ثمر رساندن این پروژه عظیم زیرساختی را به شدت دشوار ساخته است.

با در نظر گرفتن تاثیرات منفی بالقوه این کریدور بر موقعیت ژئوپلیتیک و منافع اقتصادی ایران، به نظر می‌رسد که اجرایی شدن آن در کوتاه‌مدت و میان‌مدت با ابهامات و تردیدهای جدی همراه باشد.

تجارت در ایران، هند و روسیه با بهراب

Behrab Marketing Group Logo

یکی از بازارهای جذاب و پرپتانسیل برای تجار ایرانی، کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS) است. اتصال شما به بازارهای CIS همچون روسیه، قزاقستان، بلاروس و … می‌تواند نقطه عطفی در مسیر توسعه کسب و کارتان باشد. این منطقه با جمعیت قابل توجه و نیازهای متنوع، فرصتی طلایی برای صادرات کالاها و خدمات ایرانی فراهم می‌کند.

اما چگونه می‌توان از این فرصت‌ها به بهترین نحو بهره برد؟ چطور می‌توان واردات و صادرات سریع و مطمئن به کشورهای CIS انجام داد و از پیچیدگی‌های قوانین و مقررات این کشورها عبور کرد؟ پاسخ این سوالات را از مشاوران متخصص بازرگانی گروه بازاریابی بهراب بگیرید!

با تکیه بر دانش، تجربه و تعهد گروه بازاریابی بهراب، می‌توانید با اطمینان قدم در مسیر توسعه تجارت خود در بازارهای CIS بگذارید و از فرصت‌های بی‌نظیر این منطقه برای پیشرفت کسب و کارتان بهره‌مند شوید.

همین امروز با ما تماس بگیرید و گامی در جهت تحقق اهداف تجاری خود بردارید.

برای دریافت مشاوره رایگان به ما پیام دهید

Напишите нам для бесплатной консультации